طالب عبودی
سا اکتب صداقتا علی جدران الزمن...... انعشنا عشنا سوا وان متنا نتقاصم اکفن
پنج شنبه 28 فروردين 1393برچسب:, :: 12 AM :: نويسنده : طالب عبودی
یمز وات (به انگلیسی: James Watt) (زاده ۱۹ ژانویه۱۷۳۶ - مرگ ۲۵ اوت۱۸۱۹) فیزیکدان و مخترع مشهور اسکاتلندی و پدر انقلاب صنعتی است. جیمز وات با تکمیل دیگ بخار خدمت بزرگی به فیزیک و مکانیک کرد. اختراع چگالگر بخار توسط وی موجب صرفهجویی زیادی در مصرف سوخت و گسترش استفاده از نیروی بخار شد.
به افتخار او واحد توان در اسآی، وات نامیده میشود.
امضا وی به علم نجوم همچون ریاضیات علاقه داشت و ساعتها متمادی به پشت دراز کشیده و به ستاره ها نگاه می کرد. او از خواندن و آموختن لذت می برد اما زمانی فرا رسید که به علت فقر خانوادگی و تنگدستی برای امرار معاش باید کار می کرد، بنابراین در مغازه ای شروع به کار کرد. صبح ها چند ساعت قبل از باز شدن مغازه بر می خواست و شروع به کار می کرد که موجب شده بود بر سلامتی او اثر نامطلوب بگذراد. یکی از اساتید دانشگاه که از مهارت او در امور فنی اطلاع پیدا کرده بود اتاقی در دانشگاه به او داد تا او در آنجا بتوند به کارهایش ادامه دهد، او در سال ۱۷۶۴ وی موتوری را در دانشگاه تعمیر کرد، به مدت چند ماه به طور شبانه روز انواع مختلف نیروهای بخار را آزمایش کرد.سرانجام اصول موتور بخار به ذهنش راه پیدا کرد. در این حین مشکلات زیادی برای وی پیش آمد و اطاق خود را در دانشگاه از دست داد، اگر کمکهای همسرش مارگارت میلو نبود وی دست از کار می کشید. مارگارت دختری بود که جیمز پس از گشودن کارگاه خود در دانشگاه با او ازدواج کرد. دکتر جان روباک(یکی از دوستانش) قبول کرد که شریک جیمز شده و قرض های وی را بپردازد و اختراع او را به ثبت برساند.
ماشین بخار صرف نظر از تأمین منبع انرژی برای کارخانهها، موارد استفاده مهم دیگری نیز داشت. در سال ۱۷۸۳ «مارکیز دو جفروی» موفق شد ماشین بخار را برای به حرکت درآوردن یک قایق به کار گیرد. در سال ۱۸۰۴ «ریچارد ترویتیک» اولین لوکومتیو بخار را ساخت. اگر چه هیچ یک این مدلهای اولیه از لحاظ تجاری با توفیق همراه نبود اما در خلال چند دهه کشتی بخار و راهآهن، حمل و نقل دریایی و زمینی را دستخوش تحولی بنیادین کرد. انقلاب صنعتی با انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه همزمان بود. امروز میتوانیم دریابیم که تأثیر انقلاب صنعتی در زندگی روزانه بشر به مراتب عظیمتر از هر یک از آن دو انقلاب سیاسی بوده است هر چند این نکته هنگام بروز آن انقلابات آنچنان بدیهی و مسلم نبود. به همین دلیل جیمز وات را باید یکی از تأثیرگذارترین چهرههای تاریخ دانست. سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی چهار شنبه 27 فروردين 1393برچسب:, :: 6 PM :: نويسنده : طالب عبودی
قلعه چیتورگاه در هند
قلعه چیتورگاه در هند + تصاویر قلعه چیتورگاه در هند قلعه چیتورگاه در هند قلعه چیتورگاه در هند چیتورگاه در جنوب استان راجستان، 112 کیلومتری شهر اجمیر (Ajmer) و در نیمه راه دهلی و بمبئی در بزرگ و عظیمراه ملی 8 هند واقع شده است. این دژ مستحکم و تاریخی در فضایی به وسعت بیش از 280 هکتار در بالای دشت و شهر چیتور قرار گرفته است. این قلعه از زیبایی های خاصی برخوردار است و به همین دلیل گردشگران بسیاری از سراسر جهان از این قلعه باستانی و تماشایی بازدید می کنند. در میان قلعه یک برج هشت طبقه وجود دارد که قلعه پیروزی نامیده می شود. قلعه چیتورگاه در هند قلعه چیتورگاه در هند این برج که با کنده کاری ها و نقوش برجسته تزیین شده است، بین سال های 1458 تا 1468 ساخته شده و 37.2 متر ارتفاع دارد. با گذر از 157 پله مارپیچی و باریک می توان به طبقه هشتم رفت و از آنجا مناظر زیبایی از کل شهر جدید چیتور را به تماشا نشست. قلعه چیتورگاه در هند قلعه چیتورگاه در هند گنبد این معبد که بعدها به آن اضافه شده، در قرن نوزدهم توسط رعد و برق آسیب داد ولی سپس تعمیر شد. قلعه مزبور که دارای کاخ های تاریخی، دروازه ها، معابد و دو برج بزرگ و عظیم است، در طول قرن های متمادی، الهام بخش گردشگران و نویسندگان بوده است. گفتنی است شهر چیتور آب و هوای سیار خشکی دارد. قلعه چیتورگاه در هند در تابستان هوای این منطقه به شدت گرم می شود. از ماه آوریل تا ژوئیه (اردیبهشت تا مرداد) دمای هوا معمولاً بین 43.8 تا 23.8 درجه سانتی گراد متغیر است. در فصل زمستان هوای این منطقه قدری سرد می شود .در ماه های ژوئن تا آگوست (تیر تا شهریور) منطقه بعضاً شاهد باران های سیل آساست. سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 4 PM :: نويسنده : طالب عبودی
در زمینه فنآوری اطلاعات و ارتباطات است٬ نگاهی به گوشیهای موبایل رهبران سیاسی کشورهای گوناگون جهان. با خواندن این مطلب خواهید فهمید که این رهبران سرشناس٬ از باراک اوباما٬ رئیسجمهور آمریکا گرفته تا کیم جونگاون٬ رهبر کره شمالی٬ برای رتق و فتق ارتباطات دیجیتال خود از چه موبایلهایی استفاده میکنند. باراک اوباما: بلکبری
اوباما از مدتها پیش از هواداران پروپاقرص بلکبری بوده است. البته عشق به بلکبری ظاهرا در خانواده باراک اوباما چندان آتشین و فراگیر نیست؛ در مراسم تحلیف دومین دور ریاستجمهوری او٬ دخترش با آیفونی در دست در مراسم شرکت کرده بود.
خانواده سلطنتی انگلیس: آیفون
سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 4 PM :: نويسنده : طالب عبودی
خودروهای لوکس شهروندان سعودی در لندن، توجه شهروندان بریتانیایی را به خود جلب می کند. به گزارش عصر ایران، یک مجله تخصصی خودرو نوشت: شهروندان عربستان سعودی، خیابان ها و مناطق مرفه لندن را به مکانی برای عبور و مرور خودروهای گران قیمت و لوکس خود تبدیل کرده اند. این خودروها توجه عابران و مردم را به خود جلب می کنند. جوانان سعودی، خیابان های لندن را به نمایشگاه های خودروهای لوکس از جمله فراری، بوگاتی، رویزرویس، کوینیگسینگ، لامبورگینی، پورشه، بنتلی تبدیل کرده اند تا جایی که رسانه های غربی، پایتخت بریتانیا را شهر ثروتمندان توصیف می کنند. براساس گزارش منتشر شده از سوی مجله بین المللی ویژه خودرو به نام "کار بز" نوشت: خیابان های لندن و مناطق مرفه این شهر به دلیل شهروندان عربستان سعودی به نمایشگاه توریستی ویژه تبدیل شده اند. شهروندان جوانی که با خودروهای کمیاب و لوکس خیابان ها را بالا و پایین می کنند؛ خودروهایی که قیمت آنها به چند میلیون پوند می رسد. این مجله اضافه کرد: اکثر این خودروهای لوکس و گران قیمت دارای پلاک عربستان سعودی هستند که به طور گسترده ای در خیابان های لندن مشاهده می شوند. خودروهای دیگری نیز از دیگر کشورهای کشورهای جنوب خلیج فارس وجود دارند که هر ساله وارد انگلیس می شوند. به ویژه در دوره مرخصی ها و تعطیلات سالانه. با این حال خودروهای پلاک سعودی بیش از دیگران، مشاهده می شوند. از جمله این خودروهافراری، بوگاتی، رویزرویس، کوینیگسینگ، لامبورگینی افنتیدور، بورش، بنتلی، و دیگر خودروهای اسپورت است که در طول سال در خیابان های لندن دیده می شود. سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 12 AM :: نويسنده : طالب عبودی
تک عکس پل زیبای منهتن در میان انبوه مه در نیویورک + عکس جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 12 AM :: نويسنده : طالب عبودی
شگفتانگیزترین پارکهای بازی کودکان
بدون هیچ تردیدی زمینهای بازی بخشی کامل و جدانشدنی از خاطرات هر کودکی است. در حالی که تمرینات گروهی نقشی غیرقابل انکار در ارتقای سلامت جسمانی و قدرت فیزیکی کودکان دارد کارشناسان بر نقش موثر زمینهای بازی در تعلیم و تربیت و بهبود روابط اجتماعی کودکان تاکید دارند. در این بین کودکان با صرف اوقات فراغت خود در این مکانها تواناییهای بالقوه خود را مورد شناسایی قرار داده به درک جدیدی از مفاهیم دست مییابند، توانایی حل کردن مشکلات پیش رویشان را یافته و با نقشهای آینده و کنش و واکنشهای اجتماعی آشنا میشوند. امروز زمینهای بازی مدرن با این هدف طراحی میشوند که جلوی محدود کردن کودکان را گرفته و زمینه آشنایی هر چه بیشتر آنها با محیط اطرافشان را فراهم کنند. از این رو جای هیچ تعجبی نیست که این مکانها نقشی موثر و خاص را در دوران کودکی انسان ایفا میکنند. شاید به همین دلیل است که طراحی این مکانها با خلاقیت بیشتری همراه شده و طراحان جسارت بیشتری در این زمینه به خرج میدهند. نتیجه همین خلاقیتهاست که امروز سبب شده والدین نیز کمابیش به اندازه کودکانشان شیفته این محیطها شوند. در ادامه قصد داریم شما را با تعدادی از این مکانها آشنا کنیم و خاطرات رنگارنگ کودکیمان را با هم مرور کنیم. این زمین که از تعدادی خانه تراس دار قرن نوزدهمی ساخته شده یکی از اولین نمونههای ساخت و ساز اماکن عمومی به شیوه دانمارکی است. این زمین بازی کوچک و پیچیده با تراسهای جالب توجهاش مکانی مدرنتر از طرحهای قدیمی را به کودکان مشتاق هدیه میکند. خانههای بازی کوچک آن تصویری آیینهای از خانههایی است که در اطراف این زمین قرار گرفتهاند. گویی که از سر ذوق جهان کوچکی از ناحیه تاریخی بروملبی در اینجا به نمایش گذاشته شده است. حتی رنگ منازل هم در این خانههای بازی شبیه سازی شدهاند. خانههای برجسته این ناحیه توسط معمار دانمارکی میشل گوتلیب و با الهام از خانههای کشاورزان ایتالیایی ساخته شده و از ۱۹۵۹ تاکنون در فهرست اماکن حفاظت شده قرار گرفتهاند. در ضمن نسخههای خانههای این زمین به شکلی انحنادار ساخته شده تا تخیل کودکان را به کار اندازد. در ناحیهای در مجاورت رودخانه پاراماتا (Parramatta) و در نزدیکی منطقه تاریخی اسلحه خانه نیواینگتون (Newington) این پارک که عنوان بزرگترین و بهترین پارک و زمین بازی سیدنی را یدک میکشد واقع شده و قادر است به دلیل داشتن تابهای بسیار بزرگ، تونلهای سرسره دار، دیوار بازی، خانههای درختی ۱۲ متری و البته بزرگترین پارک آبی خارجی در ناحیه نیو ساوت ولز(New South Wales) به خود ببالد. این پارک آبی از ۱۷۰ فواره و آب پاش استفاده کرده تا تونلهای آبیاش نیز به همان اندازه سایر سرگرمیهای پارک پر نشاط و مهیج باشند. این مکان که بالغ بر هفت جریب مساحت دارد والدین را نیز تشویق میکند که همپای کودکانشان به تفریح و فعالیت بپردازند. همچنین محیط اطراف این پارک از نظر تاریخی نیز مهیج و سرگرم کننده است. برای دههها از این محل به عنوان مکانی برای کارخانجات نساجی و کشاورزی استفاده میشد بعدها برای اهداف نظامی و صنعتی نیز مورد استفاده قرار گرفت اما اینک به پارکی بزرگ بدل شده که خلاقانه در پی جلب رضایت خانوادهها است. این پارک که در ژوئن ۲۰۱۲ افتتاح شد موجبات گذراندن یک روز شاد و سرگرم کننده در بیرون از منزل را برای بازدید کنندهها فراهم میکند. یکی از فوایدی که وقت گذرانی در زمینهای بازی برای کودکان دارد کمک به ارتقای درک مفاهیم در آنان است و این پارک واقع در توکیو در راستای کمک به درک مفهوم بازیافت توسط کودکان ساخته شده است. با نگاهی به آن درک این نکته که چرا به این پارک لقب پارک تایرها داده شده چندان سخت نیست. در حدود سه هزار تایر فرسوده در این مکان گردآوری شده و در قالب انواع ترکیبات قابل صعود همچون روبوت یا دایناسور برای بازی کودکان به کار برده رفتهاند. این پارک همچنین دارای ساختارهای تونل مانند، پل، کوهستان، سرسرههای غولآسا و حتی تابهایی ساخته شده از لاستیک است که برای بزرگسالان نیز مناسب میباشند. محوطه بازی بچهها کاملا با شن پوشیده شده تا ضامن ایمنی و سلامت کودکان باشد. در اینجا ما شاهد یکی از عجیبترین و غیر معمولترین راهها برای استفاده مجدد از لاستیکها و تایرهای کهنه هستیم. همچنین در اینجا بچهها در عین گذراندن اوقاتی شاد با مفهوم بازیافت اشیا و مواد بی استفاده و دور ریختنی آشنا میشوند. ادبیات میتواند ارائه دهنده ایدههای بکر و خارقالعادهای باشد که قادرند تخیلات کودکی را به پرواز درآورند. کتاب منتشر شده جاناتان سوئیفت یعنی سفرهای گالیور هنوز هم در زمان سفر کرده و تاثیرات خاص خود را بر جای میگذارد. این اثر را میتوان در پارک گالیور از نزدیک مشاهده کرد جایی که کودکان در نقش مردمان کوچک لیلیپوت گرد مدل بزرگ ساخته شده از فایبر گلاس گالیور به بازی و شیطنت مشغولند. این مجسمه میخکوب شده به همراه اسباب و لوازم پراکندهاش این زمین بازی را تشکیل میدهند. این پارک که در بستر قدیمی رودخانه توریا قرار گرفته مکانی ایدهال برای آشنا کردن کودکان با هنر اجتماعی، فضاسازی و البته ادبیات داستانی به شمار میرود. کارشناسان باور دارند که بازی در محیطهای طبیعی در ارتقای سلامت جسمی و ادراک کودکان نقشی موثر ایفا میکند و این زمین بازی با به کار گیری عناصری خاص این مهم را به نحو احسن به انجام میرساند. این زمین که در دامنه کوه قرار گرفته و به شهر ویسبادن مشرف میباشد در عین حال جذابیت زیادی نیز برای بزرگسالان دارد. اما طراحی خلاقانه آن با نگاه نوین خود تاثیری به مراتب گستردهتر بر کودکان داشته است. در این پارک یک جفت لوله سبز رنگ که در میان درختان پیچ و تاب میخورند و شبکهای توری که در بین این دو لوله بافته شده و به کودکان امکان بالارفتن و حرکت میدهد نقش اصلی را برای سرگرم کردن کودکان و البته بزرگسالان برعهده گرفتهاند. در این بین موانع و بخشهای دیگری هم قرار گرفته که از آن جمله میتوان به یک سرسره بزرگ، دیوارهایی برای صعود کردن و حتی تابهای متعدد اشاره کرد. کل این ساختار ۳۵ متر قطر داشته و برای راحتی خیال والدین بیش از ۳ متر ارتفاع ندارد. این پارک امکان تفریح و فعالیت در حومه شهر را برای علاقمندان فراهم کرده است. این پارک رنگارنگ که در میان درختان سرسبز در ناحیه فرفکس ایالت ویرجینیا قرار گرفته شاید در نگاه اول شبیه به یک زمین بازی معمولی به نظر برسد. هر چند قسمتهای مختلف پارک شامل، تابها، یک چرخ و فلک و میلههای میمون به قدری کوچک ساخته شدهاند که بچهها حین بازی کاملا پهلو به پهلوی یکدیگر قرار میگیرند. در واقع این فضای کوچک به کودکان امکان میدهد صرفنظر از تواناییهایشان اوقات خوشی را در کنار یکدیگر بگذرانند. همچنین معابر و محل قرار گیری تجهیزات و وسایل بازی با رنگهای پرطراوت رنگ آمیزی شده تا دسترسی آسانتری را برای کودکان به ارمغان بیاورد. برخی از بخشهای پارک به گونهای طراحی شده تا شرکت در فعالیتهای گروهی را برای کودکان امکان پذیر سازد در حالی که بعضی قسمتها آرامتر و در نقاط خلوتتری قرار گرفتهاند تا کودک از حریم خصوصی مورد نیازش در حین بازی نیز برخوردار شود. همانگونه که پیشتر اشاره کردیم یکی از فواید بازیهای دوران کودکی کمک به توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در کودکان است و به نظر میرسد این پارک مکان خوبی برای این آموزشها به حساب میآید که به کودکان کمک میکند در ضمن تفریح و برخورداری از اوقاتی خوش به این هدف نیز دست یابند. مینهای بازی میتوانند همانند سکویی برای به پرواز در آوردن تخیلات کودک عمل کنند و این همان چیزی است که باید مد نظر طراحانی که فضاهای بازی را برای کودکان طراحی کرده یا میسازند قرار گیرد. وقتی که گروهی از طراحان در حال کار روی نوسازی و اصلاح پارک بوآدیلا دل مونته بودند دو تن از آنان ادواردو ناواجیو و سابا تارسولی کاملا به این موضوع که رنگ و فضای بازی چه نقشی در توسعه شخصیت و مهارت کودکان دارند واقف بودند. نتیجه کار آنها زمین بازی غیر معمول و ساختارهای معماری گیج کنندهای بود. این دو معمار فضای بازی بزرگی طراحی کردند که با رنگهای فریبنده سفید و آبی تزئین شده بود و شامل وسایل معمول زمین بازی به همراه سازههای دراماتیکی است که با بازی نور و سایه تخیل کودکان را در هنگام بازی تحریک و تشویق میکنند.
همیشه لازم نیست زمینهای بازی مسطح و هموار باشند گو اینکه گاهی اوقات طراحان و معماران این مکانها موانع طبیعی موجود در محیط را گرفته و آنها را به امتیازات مکانی تبدیل میکنند. این پارک و زمین بازی آن که در شهر پاریس قرار گرفته از همین ویژگی برخوردار میباشد. این زمین روی سراشیبی بسیار تندی قرار گرفته است که مبنای اصلی ساخت پارک قرار گرفت. در واقع این زمین از سراشیبیهای تندی ساخته شده که کودکان را به صعود از آنها تشویق میشوند و البته این سطوح درجات مختلفی از سختی را دارا میباشند تا همه کودکان با تواناییهای گوناگون قادر به آزمودن شانس خود در این صعود باشند. حتی در برخی نقاط از طناب یا گیره برای کمک به بالا رفتن کودک استفاده شده و در نهایت هدف این است که کودک احساس کند توانسته بر این آزمون غلبه کند. سازندگان این پارک شگفت انگیز از عناصر گوناگونی برای جلب نظر کودکان استفاده کردهاند از جمله قالیچه پرنده، استحکامات دفاعی قرون وسطایی و حتی بخشی از کشتی دزدان دریایی که جز مسیرهای حرکتی رو به بالا قرار دارند ولی اوج موفقیت و تاج این آزمون یک خانه درختی است که در بالاترین نقطه پارک قرار گرفته و جایزه کسی است که موفق میشود به آن برسد. جنگل تور، هاکونه (Hakone)، ژاپن این پارک که در فضای باز موزه هاکونه قرار گرفته است به مناسب چهلمین سالگرد افتتاح این موزه ساخته شد. این مکان در اصل یک عمارت کلاه فرنگی چوبی است که در داخلش شبکه رنگارنگی از تور قرا رگرفته است. این تور توسط هنرمند ژاپنی توشیکو هوریوچی و با دست قلابدوزی شده است. هنرمند در ابتدا این شبکه توری را به گونهای طراحی کرده بود که کودکان روی آن سوار شده و در اطرافش چرخیده و تاب بخورند اما زمانی که تصمیم گرفته شد این مکان حفاظت شود هنرمند تصمیم گرفت این محافظ به گونهای طراحی شود که مرز بین خطوط داخلی و خارجی محو و نامشخص باشد و این عمارت که تماما از چوبهای قابل بازیافت ساخته شده این امر را برآورده کرده است.این زمین بازی در سال ۲۰۰۹ افتتاح شد و از آنزمان تا کنون به دلیل استفاده خلاقانه از مواد طبیعی به شهرت رسیده است. توشیکو در این زمینه میگوید: کودکان شیفته کارهای من هستند. هر چند که با گذر سالها این مواد پوسیده شده و به تدریج ناپدید میشوند ولی کودکانی که با آنها سرگم بودند خاطرات این لحظهها را برای همیشه در ذهن خود حفظ خواهند کرد. البته همیشه هم نباید زمینهای بازی فضاهایی خشک و لبریز از تاب و الاکلنگ باشند. در سال ۲۰۱۲ این زمین بازی آبی در ساحل رودخانه گوستینیا (Gostynia)درشهر تیچی افتتاح شد. محوطه این پارک به گونهای طراحی شد که تکمیل کننده انحناهای محیط و چشم انداز اطرافش باشد به طوری که هیچکدام از درختان اطراف قطع نشوند. حتی نردهها و اتاق کنترل پارک هم در هماهنگی با محیط تعبیه شد. محوطه این پارک درخشان و رنگارنگ بوده و دارای فوارههای متعدد و آبنماهای متنوعی است. همچنین در طول شب چراغهایLED این پارک را به نمایشگاه آبی خیرهکنندهای تبدیل میکنند. این زمین بازی آبی زیبا هوش کودکان را تحریک و تقویت میکند و چه کسی میداند؟ شاید راههای استفاده از آب را نیز به کودکان آموزش میدهد. بازی کردن با آب به کودکان در فهم ریاضی و فیزیک نیز کمک میکند. البته چه چیزی میتواند مفرحتر از پریدن به داخل گودالی از آب و پخش کردن آب با صدای شلپ شلوپ در اطراف باشد. سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 12 AM :: نويسنده : طالب عبودی
تک عکس تویوتا کانسپت FT – 1 مدل سال ۲۰۱۴ ، نمایشگاه دیترویت جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 12 AM :: نويسنده : طالب عبودی
مردم روستایی در بلغارستان طبق یک سنت دیرینه در مراسم عروسی خود پس از رنگ کردن عروس با رنگ سفید، او را با پولکهای رنگی و گلهای مصنوعی تزیین میکنند. به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از رویترز: این مراسم که با حضور همه روستائیان برگزار میشود عروس مجاز به بازکردن چشمهای خود تا قبل از حضور عاقد و خواندن عقد عروس و داماد توسط او نیست. خانوادههای عروس و داماد با وصل کردن پول به عروس برای زوجهای جوانآرزوی خوشبختی و سعادت میکنند. جهیزیه عروس که بسیار ساده و شامل اقلام اولیه یک زندگی ساده است، توسط خود عروس در یک فضای کوچک به مهمانان نشان داده میشود.
جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 10 AM :: نويسنده : طالب عبودی
یا زهـــــرا ! هر سال منم عـبـد عطـایت مـادر! خوشبخت شدم من از دعایت مـادر! نــوروز که قـابـلی نـدارد بــی بــی ! صـد عـیــد ، الهی به فـدایت مـادر....
خــداونـدا ، در این واپسیـن ساعتهای سال دل مردمان این سرزمین را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که : هــرجــا تـردیـدی هست ، ایمـان هـــر کجــا زخمی هست ، مرهـم هـــر کجــا نـومیـدی هست ، امیـد و هـــر کجــا نـفـرتی هست ، عشـق جـای آن را فـرا گیـرد ، آمیـــــــن ... در نـوروز فـاطـمی ایـامتون خـدایی و متعالی... جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 10 AM :: نويسنده : طالب عبودی
قرآن:
ترجمه:
فاطمیه ناله های انتظار کوچه ها و کودکان غصه دار فاطمیه گریه های بوتراب دیدن خنده دگر گشته ســراب فاطمیه شمع دل سوسو زدن گشته نیلی صورت و دست و بدن فاطمیه لحظه های عشق ناب بسته اند دست خدا را با طناب فاطمیه یوم العاشورا شدن در مدینه کربلا برپا شــدن فاطمیه فاتحه بر روی دین جور و ظلم مردمان سرزمیــن فاطمیه حمله ی مسمار در می زند زینب به سینه یا به سر فاطمیه چاه و صد حرف نهان گشته زهــرا در جوانی قدکمان فاطمیه کندن یاسی ز خاک قلب مولا بعد زهــرا گشته چاک فاطمیه بر علی غم می سرود بعد زهــرا گشته هر بودی نبود فاطمیه فاطمه پرواز کرد زخم قلب مرتضی را باز کرد... [ سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودیجمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 10 AM :: نويسنده : طالب عبودی
خداوند در آیات مختلف از میان عناصر گوناگون، فواید فلز آهن را بر میشمرد؛ زیرا هیچ یک به اندازه آن در حیات بشر اهمیت ندارد. تجمع آهن در مرکز ستارگان باعث انفجار آنها میشود، نتیجه این رخداد پراکندگی اتمهای بسیار مهم در سطح کیهان است. نیروی جاذبه نیز باعث تجمع اتمهای آهن به سمت مرکز زمین و سبب گرمایش مرکز آن و ایجاد فعل انفعال و ترکیبهای شیمیایی در آن میگردد.آیه 25 سوره حدید دربارهی آهن سخن می گوید. این آیه دارای دو کد ریاضی جالب است. الحدید شماره سوره 57 قرآن کریم، و نیز جمع حروف ابجد کلمه الحدید 57 است. جمع حروف ابجد حدید به تنهایی 26 و عدد اتمی آهن نیز 26 است. یاس باغ مصطفی بعد ازپدرخشکیده شد از جفای ظالمان برگ وبر او چیده شد آنقدر در ماتم بابا زجان ناله کشید قوت هر روز وشب زهرا سرشک دیده شد لااقل با من بگو از حالت ای نیکوسرشت ای نگاهت بهر حیدر برتر از باغ و بهشت رنگ رخسارت خبر می دهد از سر ضمیر چه کسی روی کتاب عمر تو «پایان» نوشت حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ، خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ، ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه ، گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود . سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 10 AM :: نويسنده : طالب عبودی
جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 10 AM :: نويسنده : طالب عبودی
جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 10 AM :: نويسنده : طالب عبودی
سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی
جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 9 AM :: نويسنده : طالب عبودی
حضرت فاطمه (س) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار میباشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد میباشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (ص) میفرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است".
نام، القاب، کنیهها : نام مبارک آن حضرت، فاطمه است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است. فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده میباشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (س) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.
مادر و پدر : همانگونه که میدانیم، نام پدر فاطمه (س) محمد بن عبدالله (ص) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند میباشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد میشد و او را بزرگ زنان قریش مینامیدند.
ولادت : حضرت فاطمه (س) در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: "شهادت میدهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان میباشند." اکثر مفسران شیعی و عدهای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (س) تطبیق نمودهاند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نمودهاند.
مکارم اخلاق :
سراسر زندگانی صدیقه طاهره (س)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. که به یکی از آنها اشاره میکنیم :
امام حسن مجتبی در ضمن بیانی، عبادت فاطمه (س)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالی ترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف مینمایند: "مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعهای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود میپرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا میکرد، آنان را نام میبرد و بسیار برایشان دعا مینمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد. پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا مینمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (س) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه."
مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان : سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 9 AM :: نويسنده : طالب عبودی
زندگينامه حضرت زهرا (س)بدون ترديد در ميان زنان و بانوان اسلامی ، فاطمه زهرا ( ع ) محبوبترين چهره دينی ، علمی ، ادبی ، تقوايی و اخلاقی در ميان مسلمانان و ديگر مردم جهان به شمار مي رود . شخصيت فاطمه زهرا ( ع ) سيده نساء العالمين ( سرور زنان جهان ) اسوه و الگويی تام و تمام برای تمام زنان عاشق عفت و فضيلت است . در دامن پاک فاطمه زهرا ( ع ) بود که دو امام بزرگوار و دو شخصيت ممتاز عالم بشری ، حضرت امام حسن ( ع ) مظهر حلم و وقار و حضرت امام حسين ( ع ) سرور شهيدان تربيت يافتند ، و نيز زينب کبری ( ع ) حماسه مجسم و مجسمه شجاعت و نمونه يکتا در سخنوری و حق طلبی که پيام حسينی و حماسه عاشورا را در جهان اعلام کرد و نقاب شرک و ريا و پستی و دنياپرستی را از چهره يزيد و يزيديان به يک سو زد . کيست که نداند که مادر در تربيت فرزندان بويژه دختران ، سهم بسيار زيادی دارد ، و فاطمه زهرا ( ع ) بود که روح آموزش و پرورش اسلامی را در مهد عفت و کانون تقوای خانوادگی به پسران و دختران خود آموخت . پدر و مادر : فاطمه يگانه دختر بازمانده پيغمبر ( ص ) از خديجه کبری مي باشد . چه بگويم درباره پدری که پيغمبر خاتم و حبيب خدا و نجات دهنده بشر از گمراهی و سيه کاری بود ؟ چه بگويم درباره پدری که قلم را توان وصف کمالات اخلاقی او نيست ؟ و فصيحان و بليغان جهان در توصيف سجايای او عاجز مانده اند ؟ و اما مادرش خديجه دختر خويلد از نيکوترين و عفيفترين زنان عرب قبل از اسلام و در دوره اسلامی نخستين زنی که به پيامبر اکرم ( ص ) ، شوهرش ، ايمان آورد و آن چه از مال دنيا در اختيار داشت - در راه پيشرفت اسلام - کريمانه بذل کرد . درجه وفاداری خديجه ( ع ) نسبت به پيامبر ( ص ) را در بذل مال و جان و هستي اش ، تاريخ اسلام هرگز فراموش نخواهد کرد . همچنان که پيامبر اکرم نيز تا خديجه زنده بود زنی ديگر نگرفت و پيوسته از فداکاريهای او ياد مي کرد . از عايشه ، زوجه پيامبر ( ص ) ، نقل شده است که گفت : " احترام هيچ يک از زنان به پايه حرمت و عزت خديجه نمي رسيد . رسول الله ( ص ) پيوسته از او به نيکی ياد مي کرد و به حدی او را محترم مي شمرد که گويا زنی مانند خديجه نبوده است " . عايشه سپس نقل مي کند : روزی به پيغمبر ( ص ) گفتم : او بيوه زنی بيش نبوده است ، پيغمبر سخت برآشفت به طوری که رگ پيشاني اش برآمد . سپس فرمود : به خدا سوگند بهتر از خديجه کسی برای من نبود . روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند ، او به من ايمان آورد . روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگويی نسبت مي دادند ، او مرا تصديق کرد ، روزی که همه از من روی مي گردانيدند ، خديجه تمام اموال خود را در اختيار من گذاشت و آنها را در راه من بی دريغ خرج کرد . خداوند از او دختری به من بخشيد که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود . عايشه سپس مي گويد : به پيغمبر عرض کردم از اين سخن نظر بدی نداشتم و از گفته خود پشيمان شدم . باری ، فاطمه زهرا ( ع ) چنين مادری داشت و چنان پدری . گفته اند : خديجه از پيغمبر ( ص ) هفت فرزند آورد : قاسم که کنيه ابو القاسم برای پيغمبر از همين فرزند پيدا شد . وی قبل از بعثت در دو سالگی درگذشت . عبد الله يا طيب که او هم قبل از بعثت فوت شد . طاهر ، که در آغاز بعثت متولد شد و بعد از بعثت درگذشت . زينب که به ازدواج ابو العاص درآمد . رقيه که ابتدا با عتبه و پس از آن با عثمان بن عفان ازدواج کرد و در سال دوم هجرت درگذشت . ام کلثوم که او نيز به ازدواج عثمان - پس از رقيه - درآمد و در سال چهارم هجرت درگذشت . هفتم فاطمه زهرا ( س ) که به ازدواج حضرت علی ( ع ) درآمد و سلاله پاک امامان بزرگوار ما ثمره اين ازدواج پر شوکت و برکت است . ولادت فاطمه زهرا ( ع ) را روز بيستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت مي دانند که در مکه اتفاق افتاد . بنابراين در هنگام هجرت ، سن آن بانوی يگانه نزديک نه سال بوده است . نامها و لقبهايی که فاطمه ( ع ) دارد ، همه بازگوينده صفات و سجايای ملکوتی اوست ، مانند : صديقه طاهره ، زکيه ، زهرا ، سيدة النساء العالمين و خير النساء و بتول ... . کنيه های آن حضرت : ام الحسن ، ام الحسنين ، ام الائمة ... . و شگفت تر از همه " ام ابيها " يعنی " مادر پدرش " مي باشد که نشان دهنده علاقه بسيار زياد فاطمه ( ع ) است به پدر بزرگوارش و اين که با همه کمی سن از آغاز کودکی پناهگاه معنوی و تکيه گاه روحی - بعد از خداوند متعال - مانند خديجه برای پدر بزرگوارش بوده است . لقب ام ابيها را پيغمبر ( ص ) به دختر عزيزش عنايت کرد . چون کلمه " ام " علاوه بر مادر ، به معنی اصل و منشأ هم به کار مي رود و مانند " ام الخبائث " که به شراب ( سرچشمه همه زيانها و بديها ) مي گويند و " ام القری " که به مکه معظمه گفته مي شد ، بنابراين ام ابيها به معنی منشأ و اصل و مظهر نبوت و ولايت است ، و براستی زهرا ( س ) درخت سايه گستری بود که ميوه های شيرين امامت و ولايت را به بار آورد . دوران زندگی فاطمه زهرا ( ع ) چگونگی ازدواج فاطمه ( ع ) و علی ( ع ) در سال يازدهم هجری در آخر ماه صفر رحلت جانگداز پيامبر ( ص ) پيش آمد و چه دردآور بود جدايی اين پدر و دختر - پدری چون پيامبر گرامی که هميشه هنگام سفر با آخرين کسی که وداع مي کرد و او را مي بوييد و مي بوسيد ، دخت گراميش بود و چون از سفر بازمي گشت ، اولين ديدار را با دخترش داشت . پيوسته از حالش جويا مي شد و رازی از رازها را در گوش جانش مي گفت و دختری که پيوسته از کودکی در کنار پدر بود و از او پرستاری مي کرد ، گاهی با زنان هاشمی به ميدان جنگ مي شتافت تا حال پدر را جويا شود . چنانکه در جنگ احد که به دروغ آوازه درافتاد که پيامبر ( ص ) در جنگ کشته شده ، به دامنه کوه احد شتافت و سر و صورت خونين پدر را شستشو داد و از خاکستر حصيری که سوخته بود بر جراحات پدر پاشيد و از زخمهای آن حضرت مواظبت کرد تا بهبود يافت - دختری که لحظه به لحظه که از کارهای خانه داری و بچه داری فراغت مي يافت ، به خدمت پدر مي رسيد و از ديدارش بهره مند مي شد ... آری لحظه جدايی اين چنين پدر و دختری فرارسيد و چه زود فرارسيد . پيامبر ( ص ) در بستر بيماری افتاد و رنگ رخسارش نمايانگر واپسين لحظات عمرش بود . عايشه روايت مي کند که پيغمبر ( ص ) در حالت جان دادن و آخرين رمقهای حيات ، دختر عزيزش فاطمه ( ع ) را خواست و نزديکش نشانيد و در گوش او رازی گفت که فاطمه سخت به گريه افتاد . پس از آن سخن ديگری گفت که ناگهان چهره فاطمه شکفته شد . همگان از ديدن اين دو منظره متضاد متعجب شدند . راز اين رازگويی را از حضرت فاطمه زهرا خواستند ، فرمود : نخست پدرم خبر مرگ خود را به من گفت ، بسيار محزون شدم و عنان شکيبايی از دستم بشد ، گريه کردند ، او نيز متأثر شد ، ديگر بار در گوشم گفت : دخترم ! بدان تو نخستين کسی از خانواده هستی که به زودی به من ملحق خواهی شد . به شنيدن اين بشارت خوشحال شدم . پدرم فرمود راضی هستی که " سيده نساء العالمين و سيده نساء هذه الامة " باشی ؟ فاطمه گفت : به آنچه خدا و تو بپسنديد راضي ام . باری ، فاطمه سرور زنان عالم و سرور زنان اين امت - اين نو گل خندان باغ رسالت بر اثر تندبادهای حوادث ، زود پر پر شد و چندی بعد از پدر بزرگوارش به وی پيوست . وه که چه کوته بود عمر آن ملکه اسلام . آری ، مرگ پدری مهربان و دگرگونيهايی که پس از رسول خدا ( ص ) روی نمود ، روح و جسم دختر پيغمبر ( ص ) را آزرده ساخت . وی در روزهايی که پس از مرگ پدر زيست ، پيوسته رنجور ، پژمرده و گريان بود . هرگز رنج جدايی پدر را تحمل نمي کرد و برای همين بود که چون خبر مرگ خود را از پدر شنيد لبخند زد . او مردن را بر زيستنی جدا از پدر ، ترجيح مي داد . سرانجام ، آزردگيها و ناتوانی تا بدان جا کشيد که دختر پيغمبر ( ص ) در بستر افتاد . در مدت بيماری او ، از آن مردان جان بر کف ، از آن مسلمانان آماده در صف ، از آنان که هر چه داشتند ، از برکت پدر او بود ، چند تن او را دلداری دادند و يا به ديدنش رفتند ؟ ظاهرا جز يکی دو تن از محرومان و ستمديدگان چون بلال و سلمان کسی از اين بانوی گرانقدر غم خواری نکرد . اما زنان مهاجر بويژه انصار ، که از آزردگی و بيماری فاطمه ( ع ) خبر يافتند ، با مهربانی نزد او گرد آمدند و از او عيادت و دلجويی نمودند . دختر پيامبر ( ص ) در بستر بيماری نيز ، در پاسخ کسانی که از او احوالپرسی مي کردند ، سخنانی فصيح و بليغ بر زبان مي راند . سخنانی که در آن روز ، درد دل و گله و شکوه بانويی داغديده و ستم رسيده مي نمود ، اما بحقيقت اعلام خطری بود ، که مسلمانان را از تفرقه افکنی و فتنه انگيزی در آينده بيم مي داد . باری ، دخت پيامبر ( ص ) گفتنيها را گفت و بر اثر مصائب جانکاه و دوری از پدر مهربان گرانقدرش رسول مکرم ( ص ) به " گلشن رضوان " شتافت سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 8 AM :: نويسنده : طالب عبودی
فانوسی بر تاریکی ایوانم می آویزم جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 8 AM :: نويسنده : طالب عبودی
ویژگی های سخنگویان موفق صحبت و گفت وگو اساسی ترین و ضروری ترین مشکل ارتباط میان انسانهاست به طوری که یک فرد عادی به طور متوسط در طول روز 18 هزار کلمه بر زبان می آورد. البته در برخی از افراد این رقم بیشتر است، از این رو مهارت های خود را برای اینکه جزو بهترین سخنگویان و بهترین و موفقترین گویندگان باشید چرا ارتقاء نبخشید؟ اصول گفت گوی موفق در چهار چیز است :1- صداقت 2- نگرش مثبت 3- علاقه به طرف گفت وگو 4- بی ریایی یعنی رک و بی پرده صحبت کند ویژگی مشترک موفقترین سخنگویان : بیشتر افراد موفق، سخنگویان موفقی نیز هستنند جای تعجبی ندارد که بر عکس این نیز صادق است اگر شما احساس می کنید که تا کنون فرد موفقی بوده اید، می توانید با بهترین سخن گفتن خود را موفقتر کنید برای بسیاری از ما مهمترین کار، تاثیرگزاری در گفت وگوی روز مره است بنابراین سخنگویان دارای چند ویژگی مشترک اند 1- آنها به هر چیز از زاویه ای دیگر می نگرند و دیدگاههای غیر قابل پیش بینی ای درباره ی موضوعات ارایه می دهند 2- در صحبت کردن سبک خاص خود را دنبال می کنند. 3- آنها در تمام مدت درباره ی خود صحبت نمی کنند. 4- شوخ طبع هستند و برایشان دشوار نیست که آن را درباره خود به کار ببرند. در حقیقت بهترین گفت وگو کنندگان اغلب ماجراهای درباره ی خود تعریف می کنند 5- آنها کنجکاو هستند و می پرسند چرا ؟ آنها می کوشند درباره ی مطلبی که به آنها می گویید بیشتر بدانند 6- اظهار همدردی می کنند و می کوشند خود را به جای شما بگذارند تا با صحبت های شما ارتباط پیدا نمایند. 7- افراد احساساتی هستند. نسبت به آنچه در زندگی خود انجام می دهند احساس خود را بروز می دهند و نسبت به آنچه شما در آن لحظه به آنها می گویید علاقه نشان می دهند. 8- افق های فکری گسترده ای پیش روی آنها قرار دارد و درباره مسایل و تجربیات بی شماری ورای زندگی روزمره خود به تفکر و صحبت می پردازند. البته مهم نیست تا چه اندازه سخنگوی برجسته ای هستید اما موقعی پیش می آید که بهتر است ساکت بمانید حتی اگر تحت هر شرایطی قرار دارید و احساس می کنید که باید حرف بزنید چنانچه می شنوید که غریزه به شما می گوید ساکت بمانید به آن توجه کنید و سکوت اختیار کنید صحبت کردن به گونه امروزی : این نوع صحبت کردن ناشی از مدهای کوتاه مدت و رویدادها و شخصیت ها ست واژگان و عبارات این نوع صحبت کردن به صورت کلیشه های فوری در می آیند. گاهی اوقات این عبارات به شما کمک می کنند که با فردی گفت وگو کنید اما اغلب انجام این کارها باعث می شود نحوه صحبت کردن شما مصنوعی به نظر برسد و گویی نمی توان با فکر و اراده خود جمله هایتان را بسازید و ادا کنید. از این رو از بکار بردن عبارات کلیشه ای یا امروزی بپرهیزید که سرانجام درمی یابید که گفت وگوی شما موثر و جذاب تر است، البته سعی کنید که در صحبت کردن از واژگان بی ارزش ( تکه کلام ها) دوری کنید که این واژگان یا اصوات هیچ چیزی به سخنان ما اضافه نمی کنند بلکه فقط صحبت ما را بهم می ریزند. این واژگان یا اصوات تا زمانی که ایستاده اید برای تکیه دادن سودمند است اما اگر بدان وابسته شوید گفت وگوی شما لنگ می ماند، از جمله این واژگان می توان به ((مثلا، در واقع، احساسا و ...)) یا اصواتی چون ((اِوم )) اشاره کرد. در زبان انگلیسی پرکاربردترین عبارت you know ( می دانید ) است برای از میان بردن عادت های بد در صحبت کردن، به آموزش نیاز دارید. اولین روش گوش دادن به صحبت های خود است یعنی همین طور که صحبت می کنید توجه به کلماتی که از دهانتان خارج می شود، موثر واقع می شود. تمرین این روش می تواند سخنان شما را اصلاح کند دومین پیشنهاد اینکه از یک نفر کمک بگیرید تا به گفته های شما گوش دهد و هنگامی که از واژه ای بی ارزش و زاید یا کلیشه استفاده می کنید با نشان دادن حرکتی سریع این موضوع را به شما گوشزد کند این کار تاثیر چشمگیری را درپی دارد. شما از همسر، دوست یا همکارتان بخواهید هر بار از این واژگان استفاده کردید با گفتن کلمه ای کوتاه مانند صبر کن، گفتن شما را متوقف کند. اگر این فرد دست کم چند ساعتی از روز را با شما بگذراند، پس از گذشت چند روز از تمرین، دیگر از این واژگان استفاده نخواهید کرد شما در گفت گو با غریبه ها باید چند نکته را مد نظر بگیرید که عبارتند از : غلبه بر خجالت و کمرویی خود و دیگران، شروع کردن صحبت، قانون اول گفت وگو : گوش دادن، زبان غیرکلاسی ( اشاره ) و دوری از برخی پرسش ها و صحبت ها است . در واقع اگر شما می خواهید چیزهای جدیدی بیاموزید ناچار هستید به صحبت دیگران گوش دهید و اگر دوست دارید مورد علاقه همه باشید باید به همه علاقمند باشید و آنها را به صحبت درباره ی کمالاتشان تشویق کنید. سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:, :: 10 PM :: نويسنده : طالب عبودی
![]() طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب بالماسکه : آن چیز برای ما است (در زبان قمی) مترو:تلفیقی از کنسرو ، چرخ گوشت ، بوی بد و قطار مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز . مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند. روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون . تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند . مهندس : به کسی میگویند که همیشه در کارها گند میرند . پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است. شِنبِمِه : وقتی شن های لب دریا به یک قمی چسبیده باشد . کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است. دانشگاه: یک دوره چهارساله که ازش چیز بیشتری یادم نمی آید . طراز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید . لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است .
اعصاب : چیزیست که هیچکس ندارد ولی توقع دارند تو داشته باشی. خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد. بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است. لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان می دهد. عشق: یکی از خفن ترین بیماری های بشر که تنها راه از بین رفتنش، ازدواج است. مالیات: می گویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم، نقد می خواستند. منوآل (هلپ): قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوال های بیشتر کمک می کند. قبر: مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان شناس پیدا شود. بیماری خوشخیم: یک بیماری که قرار نیست به این زودی ها از دستش خلاص بشوید. هر ننه قمری : کلمه ای عمده ی ایرانیان از آن برای خطاب کردن سایرین استفاده میکنند بکاپ: کاری که همیشه وقتی یادتان می افتد انجام دهید که اطلاعاتتان به گاف رفته است. گیاهخواری: طریقه ای از زندگی که قدیما، شکارچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند . زن همسایه : موجودی که ساعت ها دم در حرف میزند اما داخل نمیاد چون دیرش میشود . رزومه: جمع آوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی به یک شغل پردرآمدتر پیری: وقتی آره یعنی نه، شاید یعنی حتما، جالبه یعنی خاطره و نوه آویزان از یخچال می شود. صداقت: حالتی که شما پس از نوشیدن هفده دلستر لیمویی پشت سر هم دچارش می شوید. هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند . جالبه: کلمه ای که در چت های محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف مقابل استفاده می شود. و غیره: علامتی که این مفهوم را می رساند؛ شما بیش از چیزی که واقعا می فهمید، می فهمید. شخصیت: آن چیزی است که اگر شما آن را از دست بدهید، همه اطراف شما را خالی خواهند کرد. پزشک: آدمی که با قرص هایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش، مرگ را به شما هدیه می دهد. خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت می گیرد، شامل خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم. فهرست خرید: لیستی که تهیه اش ساعت ها طول می کشد اما در فروشگاه به یاد می آورید که جا گذاشته اید. بعضی وقت ها از بس که اوضاع بر وفق مراد نیست، خودمان را با چیزهایی پیش پا افتاده مقایسه می کنیم و ناراحتیم که چرا حداقل مثل آنها نشدیم. مثلا می گوییم قبض برق هم نشدیم، چند نفر از ما بترسن ... نمونه هایی از این دست را بخوانید... سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودیپنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:, :: 10 PM :: نويسنده : طالب عبودی
سلام عزیزانم..امیدوارم از وبلاگ راضی باشید.عبودی درباره وبلاگ
![]() خوش اومدی. انسان پدیده ای غریب است : به فتح هیمالیا می رود به کشف اقیانوس آرام دست میابد ، به ماه و مریخ سفر می کند تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند و آن دنیای درونی وجود خود است . . . برآنچه گذشت آنچه شکست آنچه نشد حسرت نخور زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد . . . راستی سلام.......... بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ، درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ ارادتمند. هموطنان و مسلمانان عزیز.این وبلاگ را بر پایه این سخن امام علی طراحی کردم که :«هرکس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده ی خود کرده است.»من نه یک خشکه مذهب هستم و نه یک ایرانی افراطی .بلکه ایرانی اندیشمند هستم که که با اندیشه خودم نه به خاطر اینکه پدرم مسلمان است اسلام راانتخاب کرده ام وباز به خاطر همان اندیشمندی مراد علی شده ام امیدوارم که مطالب وبلاگ برایتان جالب باشد ....می رهم از خویش و می مانم زخویش .... هرچه برجا مانده ویران می شود ... روح من چون بادبان قایقی ... در افق ها دور و پنهان می شود ... ................................................................ سالیان دراز كشیشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر كه ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احكام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبى در ما ایجاد نمود. به زودى این كتاب توصیفناپذیر، محور افكار مردم جهان مىگردد! 2. آلبرت انیشتاین كه نیازى به معرفى ندارد، مىگوید: قرآن كتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعهاى از قوانین است كه بشر را به راه صحیح، راهى كه بزرگترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت مىكند. 3. ویل دورانت، دانشمند امریكایى شرقشناس، مىگوید: در قرآن، قانون و اخلاق یكى است. رفتار دینى در قرآن، شامل رفتار دنیوى هم مىشود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحى آمده است. قرآن در جانهاى ساده عقایدى آسان و دور از ابهام پدید مىآورد كه از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است. 4. پروفسور آرتور آربرى كه یكى از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسى است، مىگوید: زمانى كه به پایان ترجمه قرآن نزدیك مىشدم، سخت در پریشانى به سر مىبردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطرى به من مىبخشید كه براى همیشه به خاطر خواهم داشت. من در حالى كه مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درك كنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگهاى نافذ و مرتعش كنندهاش شوم و تحت تأثیر آهنگش قرار گیرم و به كیفیتى كه مسلمانان واقعى و نخستین داشتند، نزدیك گردم تا آن را بفهمم . 5. لئوتولستوى، نویسنده معروف روسى مىگوید: هر كس كه بخواهد سادگى و بى پیرایگى اسلام را دریابد، باید قرآن مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانین و تعلیمات حقیقى و احكام آسان و ساده براى عموم بیان شده است. آیات قرآن به خوبى بر مقام عالى اسلام و پاكى روح آورندهاش گواهى مىدهد. 6. دكتر هانرى كُربن، اسلام شناس معروف فرانسوى، سخن جالبى درباره قرآن دارد. وى مىگوید: اگر قرآن خرافى بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمىكرد كه بشر را به علم و تعقل و تفكر دعوت كند. هیچ اندیشهاى به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تاآن جا كه نزدیك به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فكر سخن رفته است. 7. ارنست رنان، فیلسوف معروف فرانسوى مىگوید: در كتابخانه من هزاران جلد كتاب سیاسى ،اجتماعى، ادبى و... وجود دارد كه هر كدام را بیش از یك بار نخواندهام؛ اما یك جلد كتاب هست كه همیشه مونس من است و هر وقت خسته مىشوم و مىخواهم درهایى از معانى و كمال به رویم باز شود، آن را مطالعه مىكنم. این كتاب، قرآن - كتاب آسمانى مسلمانان است. 8. ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه مىگوید: امیدوارم آن زمان دور نباشد كه من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یكدیگر متحد كنم تا نظامى یكنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجید كه اصالت و حقیقت دارد و مىتواند مردم را به سعادت برساند، ترسیم كنم. قرآن به تنهایى عهده دار سعادت بشر است. 9. مهاتما گاندى، رهبر فقید هند هم اعتقاد داشت: از راه آموختن علم قرآنى، هر كس به اسرار وحى و حكمتهاى دین، بدون داشتن هیچ خصوصیت ساختگى دیگرى پى مىبرد. در قرآن هیچ اجبارى براى تغییر دین و مذهب انسانها دیده نمىشود. قرآن به راحتى مىگوید: هیچ زور و اكراهى در دین وجود ندارد. 10. ژان ژاك روسو، متفكر و روان شناس مشهور فرانسوى، برداشت منحصر به فردى از قرآن دارد؛ او مىگوید: بعضى از مردم بعد از آن كه مقدار كمى عربى یاد گرفتند، قرآن را خوانده، امّا درست درك نمىكنند. اگر مىشنیدند كه محمّد(ص) با آن كلام فصیح و آهنگ رساى عربى آن را مىخواند، هر آینه به سجده مىافتادند و ندا مىكردند: اى محمّد عظیم! دست ما را بگیر و به محل شرف و افتخار برسان. ما به خاطر یارى تو حاضریم كه جان خویش را فدا سازیم!! ................................................................ ر این دنیا تک و تنها شدم من، گیاهی در دل صحرا شدم من، چو مجنونی که از مردم گریزد، شتابان در پی لیلا شدم من… چه بی ثمر می خندم، چه بی ثمر می گریم، به ناکامی چرا رسوا شدم من، چرا عاشق چرا شیدا شدم من، من آن دیر آشنا را میشناسم، من آن شیرین ادا را می شناسم، من آن زود آشنا را می شناسم، محبت بین ما کار خدا بود، از اینجا من خدا را می شناسم، خوش آن روزی، که این دنیا سر آید، قیامت با قیام محشر آید، بگیرم دامن عدل الهی، بپرسم کام عاشق کی بر آید؟؟؟ فدای مهربونی هات اگه دلم به خاطرت شکست، برو فدای خنده هات، گریه اگه راه چشام و بسته، رفتی من و با غصه ها تو بی کسی تنها گذاشتی، اما اینجا یکی عاشقونه به یاد تو نشسته، مثل پرنده ها یه روز عاشق پر زدن شدی، تو پرزدی به آسمون، من موندم و بال و پر شکسته، حالا تو تنگیه قفس، بغض بزرگی تو گلوم نشسته، فدای گرمیه صدات اگه صدام از عشقت و گرفته… پی نوشت: هرچقدر دلم بیشتر میگیره تعداد نوشته هام هم بیشتر می شه! ........................................................ ای کعبه دری باز به روی دل ما کن وی قبله دل و دیده ما قبله نما کن از سینه ما سوختگان آینه ای ساز وانگاه یکی جلوه در آئینه ما کن با زیبق این اشک و به خاکستر این غم این شیشه دل آینه غیب نما کن آنجاکه به عشاق دهی درد محبت دردی هم از این عاشق دلخسته دوا کن لنگان به قفای جرس افتاده عشقیم ای قافله سالار نگاهی به قفاکن چون زخمه به ساز دل این پیر خمیده چنگی زن و آفاق پر از شور و نوا کن او در حرم هفت سرا پرده عفت خواهی تو بدو بنگری ای دیده حیا کن در گلشن دل آب و هوائی است بهشتی گل باش و در این آب و هوا نشو و نما کن از بهر خلائق چه کنی طاعت معبود باری چو عبادت کنی از بهر خدا کن ............................................... صداقت؟…. یادش گرامى… غیرت؟….. به احترامش یک لحظه سکوت… معرفت؟….. یابنده پاداش میگیرد… مرام؟….. قطعه ی شهدا … عشق؟ ….. از دم قسط… واقـــعـــ ـا به کــــــجــ ـــــا چــــنــــ ـیـــــــن شـــــتـــ ــابـــــا ن؟؟؟ ......................................................................... اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش اگر موفق باشی دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش. اگر شریف ودرستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش . آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش . اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش . نیکی های درونت را فراموش می کنند،ولی نیکوکار باش . بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد، ودر نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند” است نه میان تو و مردم . .................................................... من آن غریبه ی دیروز ، آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم . در آشنایی امروز مطالبی می نویسم و عکس هایی قرار می دهم تا در فراموشی فردا یادم کنید ................................................... پیغام مدیر : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید. درباره ما گفتم خدایا دلگیرم گفت: حتی از من؟ گفتم خدایادلم را ربوده اند گفت: پیش از من؟ گفتم خدایا دوری ازمن گفت: تو یا من؟ گفتم خدایا تنهاترینم گفت: بیشتر از من؟ گفتم خدایا اینقدرنگو من گفت: من تو ام تو من! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ خدا را دوست بدار.... حداقلش این است که یکی را دوست داری که روزی به او می رسی . . . ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ خـــُدایـــــا .... به تو میسپارمش..... امّا یه خواهشــــی ازت دارَم... ! یه روزی... یه جایی... بغل یه غریبه... "مســــــــــت مست" بدجـــــــوری یاد مَن بندازش.... ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ +خــدارا خدا بــــــودن تنهـــا نکـــرد ... تنهـــا بــــودن خدا کرد !! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ میـنویسم برای تو دیگران میآیند و میخوانند و میگویند : خوب بود... ا ما آنها هرگز نمیدانند چه قدر سخت است مخاطب نوشته هایت نداند که مخاطب خاص نوشـته های توست ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ خدایـا خیلی هـا دلمو شکسـتن دیگـه تحـمل نـدارم شب بـیا باهـم بریم سراغشون، مـن نشونت میدم تــو ببخـشـشون... گفتم خدایا دلگیرم گفت: حتی از من؟ گفتم خدایادلم را ربوده اند گفت: پیش از من؟ گفتم خدایا دوری ازمن گفت: تو یا من؟ گفتم خدایا تنهاترینم گفت: بیشتر از من؟ گفتم خدایا اینقدرنگو من گفت: من تو ام تو من! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ خدا را دوست بدار.... حداقلش این است که یکی را دوست داری که روزی به او می رسی . . . ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ خـــُدایـــــا .... به تو میسپارمش..... امّا یه خواهشــــی ازت دارَم... ! یه روزی... یه جایی... بغل یه غریبه... "مســــــــــت مست" بدجـــــــوری یاد مَن بندازش.... ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ +خــدارا خدا بــــــودن تنهـــا نکـــرد ... تنهـــا بــــودن خدا کرد !! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ میـنویسم برای تو دیگران میآیند و میخوانند و میگویند : خوب بود... اما آنها هرگز نمیدانند چه قدر سخت است مخاطب نوشته هایت نداند که مخاطب خاص نوشـته های توست ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ خدایـا خیلی هـا دلمو شکسـتن دیگـه تحـمل نـدارم شب بـیا باهـم بریم سراغشون، مـن نشونت میدم تــو ببخـشـشون... ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ اشـــــــــــکهایم دفتـــــــــــردلتنگـــــــــــیهایـــــــــــم راخیـــــــــــس میـــــــــــکـــــــــــندهـــــــــــرشب... اینهـــــــــــاکـــــــــــه می بینیـــــــــــد دلـــــــــــنوشته های خیس روزهـــــــــــاوشبهـــــــــــای تکـــــــــــراری من است... بااینهـــــــــــاعاشقـــــــــــی مـــــــــــیکنـــــــــــم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ بـــوس تـــر از بـــوس هاے تـــو نمے شناســـم! ندیـــده ام, نخوانـــده ام! مســـت تـــر از لبهـــاے تـــو شـــراب ننوشیـــده ام! دســـت هاے تـــو مهربانتریـــن دســـت هاے خداســـت! ڪـہ ڪـودڪـــے ِ مــرا بـہ بلـــوغ مے رسانــد(!) و اینجـــورے هاســت ڪـہ در آغـــوش ِ تـــو مــטּ زטּ مـے شـــوم(!).˙ ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ كفش هــای پاشــــنه بلنـــد بــه کــــــارم نمــــــی آید شیـــــــرینیِ بوسـه هایمان به خم شــــــدن سَرت اســــــت . . . ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ چقدر برات قصه بگويم چقدر ببوسمت نوازشت کنم موهات را نفس بکشم تا خوابت ببرد؟ ... چقدر نگاهت کنم نگاهت کنم تا خوابم ببرد؟ ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی که پشتِ خواب های نا آرامِ تو چیزی بیش از نگرانیهایِ زنانه نیست... دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم که پشتِ نگرانیهایِ زنانه ی من مردی ایستاده که دیوانه وار دوستش دارم... ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ عـشـــــق مــــن عــاشـقـــــم بـــاش نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی... به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز _______________, _ ديدي راست ميگفتم كه جزتوهيچكس رو نميبينم اونروزكه ديدمت و اومدم جلواوني كه دستش تو دستات بود رو نديدم... ........I Love you .......I Love you ......I Love you .........I Love you .......I Love you ......I Love you ....I Love you ....I Love you ...I Love you ...I Love you ....I Love you. ......I Love you .......I Love you ........I Love you ..........I Love you .............I Love you ............I Love you ...........I Love you ..........I Love you ..... ..I Love you .... ..I Love you .... .I Love you ... .I Love you .. .I Love you .. I Love you . I Love you .I Love you .I Love you . .I Love you . ..I Love you ....I Love you .........I Love you ...........I Love you ............I Love you ...........I Love you ..........I Love you ..........I Love you .........I Love you .......I Love you ......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you. ..I Love you. ...I Love you ....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you .........I Love you ..........I Love you .........I Love you .........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ....I Love you ....I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you.. .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you .........I Love you ...........I Love you ............I Love you ...........I Love you ..........I Love you .........I Love you ........I Love you ......I Love you ...................................... 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 نــﮧ عآشقــَم و نـــﮧ مُحتــآج عِشق ؋َقَط כر یِڪ ڪَلـآم פֿـِــوش اومَــכے 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 با همـہ تباכل میڪنم פֿـوشحال هم میشم (وب هاے مرتبط بیشتر פֿـوشحال میشم) لینڪ ڪלּ اכرس و اسم وبتو بذار بلینڪم! 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 چوלּ میכونم פال פֿـونכלּ نכاریכ...! ωـعے میڪنم مطلبام פֿـیلے פֿـیلے ڪوتاـہ باشלּ ولے یـہ عڪس פֿـوشگل כاشتـہ باشـہ ! 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 ×چوלּ عاכت כارم هر هفتـہ آهنگ وبمو عوض ڪنم و פرفاے כلمو با آهنگا بگم ... زیاכ بـہ آهنگ قبلے כل نبنכےכ ... × 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 مלּ نـہ عــاشــق هستم ... ونـہ محتاج نگاهے ڪـہ بلغزכ برمלּ مלּ פֿـوכم هستم ویڪ פس غریب ڪـہ بـہ صכ عشق وهوس مے ارزכ مלּ פֿـوכم هستم ویڪ כنیا ذڪر ڪـہ כرونم لبریز شכـہ ازشعر פقیقت جویے مלּ פֿـوכم هستم وهم زیبایم مלּ פֿـوכم هستم وهم پابرجایم مלּ כلم مے פֿـواهכ ωـاعتے غرق כرونم باشم عارے از عاطفـہ ها تهے از موج ωـراب כورتر از رفقا פֿـالے از هر چـہ ؋ِراق مלּ نـہ عــاشــق هستم ... نـہ פزیלּ غم تنهایے ها مלּ نـہ عاشــق هـستم ... ونـہ محتاج نوازش یا مهر مלּ כلم تنگـہ פֿـوכم گشتـہ وبس منشینیכ ڪنارم پے כلجویے وخوش گفتارے ڪـہ כلم از ωـخناלּ غم وشاכے پرشכ مלּ نـہ عاشــق هـستم ... ونـہ محتاج عشق مלּ פֿـوכم هستم ومِے باכلم هستم وهم ωـازِے نے مستے ام را نپرانیכ بـہ یڪ جملـہ"هی! " . . . ایלּ روزها تلخ مے گذرכ ، כستم مے لرزכ از توصیفش ! همیלּ بس ڪـہ : نفس ڪشیכنم כر ایלּ مرگِ تכریجی، مثل פֿـوכڪشے است ،با تیغِ ڪُنכ...! 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 مَــלּ یـــہ آנًمَم ڪِ شَبیــہ هـےچڪَس نــےωـم 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 ×××نوشتـــــهـــ هـــــآم بـــــے مخــــآطبــــهــــ... ؋قـــــط وآســــهــ כل פֿـوכمـــــ مینویســــــمـــــــ... ؋قــــــط כِل פֿـوכمـــــــــ...!!××× 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 ღ♥ღҳ̸Ҳتنهـایــ تقـــכیرمלּ نیست... تـــــــرجـــــــــیــح مלּ است...!!!ҳ̸Ҳ♥ 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 ڪــــآش بـــــכآنی... بــــــرآے כاشتنتـــــ כِلــــــــے رآ بهـــ כریــــــآ زכمــــــ... ڪـــــهــــ از آبــــــــ واهمـــــهـ כاشتـــــ...!!! 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 کــوچــهَ هآے بُن بَست رآ نِشآنــَم نــבهیــد مــَن خِیلے وَقتس بـﮧ آخرش رسیــבم 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 زنــدگِــے حَقیقت تَلخیــس کـــﮧ حَتــے شکــر هَم نتــوآنِست آن رآ شیرین کُنــב 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 رزش عِشق یـــﮧ دُخــتر رآ میتــوآن از نِگآه او فَهمیــב و اَرزش عِشق یِک پِسَر رآ بآ زیبآیے میتــوآن سَنجیــב 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 یـہ روز פֿـوب میاכ ڪـہ بالاے عڪسم مینویسن: "انااللـہ و انا الیـہ راجعون"...! 乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂乂 اِمضـآء< ♂乂 כل شڪستـہ 乂♂ > ....................................... درکم از عشق اینگونه شد که اگر خاطرت با رفتنم اسوده است من میروم . . . من مینویسم اما تو نمیخوانی...... ولی....... مخاطبم که توباشی مدیونم اگرننویسم...... کاش یکی بود که فقط بایکی بود تقدیمت کردم به اون غریبه.... اخه مامانم یادم داده که همیشه اسباب بازیامو ببخشم به بدبخت بیچاره ها.... چقدر سخته وقتي پشتت بهشه دونه هاي اشك گونه هاي تورو خيس كنه اما مجبور بشي بخندي تا نفهمه كه هنوزم دوسش داری ......................................... چقدر سخته تو خيالت ساعتها باهاش حرف بزني اما وقتي ديديش هيچي جز سلام نتوني بگی اشک هایم مثل تو شدنند.... گریه میکنم نمیایند..... هنوز دلخوشم به خدا نگهدارت ولی بی معرت تو که نمیخواستی برگردی چه اصراری بود که خدا منو نگهدارد؟؟ //////////////////////////// با خودم میگویم نامرد را که برعکس کنی میشود درمان پس میگذارم در خیالم همان نامرد بمانی تا کسی نفهمد که این نامرد همان درمان درد من ا ..................................... میری خودکار میخری1000تومن ولی لاک غلط گیر میخری1800 توی این زندگی اگر روی کاغد هم اشتباه کنی برات گرونتموم میشه پس مواظب باش تو..خاطراتت..چشمات..دستات..نگاهت.. اخه چند نفر به یه نفر؟؟؟؟ اگر میبینی تنهام به خاطر عشق تو نیست..نه... من فقط میترسم.... میترسم که همه مثل تو باشند خدایا به تو سپردمش یه روزی.. یه جایی.. تو بغل همون غریبه.. مست مست.. بد جور یادمن بندازش با فکر کردن به بعضیا ذهن خودتونو باغ وحش نکنید .............................................. سلامتی اونایی که چشم مابودم.. ولی اشک شدن و از چشم ما اف.. دوستت دارم نگو نظر لطفته.. چون نظر لطفم نیست.. نظر دلمه.. ........................................ زجر میکشم وقتی میبینم دنیای من بود ولی.. منت دیگری را میکشید.. درد دارد.. وقتی میرود.. وهمه میگویند دوستت نداشت.. و تو نمیتوانی ثابت کنی که هرشب.. با عاشقانه هایش خوابت میبرد.. چقدر سخته وقتی از بغض گلو درد بگیری و... همه بگویند لباس گرم بپوش در دلم کودکیست که بی بودن را فریاد میزند.. اگر به فکر من نیستی لااقل به بهانه ی اوباش.. همه گفتن عشقت دوست نداره گفتم میدونم.. گفتن داره بهت خیانت میکنه گفتم میدونم.. گفتن بابا اون ترو نمیخواد گفتم میدونم.. گفتن پس چرا ولش نمیکنی؟؟؟ گفتم این تنها چیزیه که نمیدونم. کاش میگفتی که عاشق اونی... من... من خودم عاشق بودم درکت میک تازه فهمیدم رایطه ی ما فقط ساخت یه فیلم بود.. تو که نقشو خیلی خوب بازی کردی.. فقط من نمیدونم کجای کارم اشتباه بودکه.. یکی دیگه اومد به جام ......................................... دوستت دارم تکیه کلام تو بود.. من بی خودی به ان تکیه کرده بودم.. .......................................... این روزها چه زود جوش میزنم.. انگار دوران بلوغ درد هایم فرا رسیده ........................................... هی کافه چی دستور بده سیگار بیاورند, مشروب و پاستور هم... و مردهای هرز را دور میز من جمع کن! بگو بنوازند! شاید غیرتی شد و برگشت...!!! ......................................... شبها, زیر دوش آب سرد, رها میکنم بغض زخم هایم را... در حالی که همه می گویند: خوش به حالش! چه زود فراموش کرد...!!! سفید شد موهای کودکی که, یواشکی دفتر خاطراتم را خوانده بود...!!! این بار مثل تار های موهایش دوستت دارم هایم را پشت گوشش انداخت و رفت.. گاهی وقتا شریک تمام خاطرات فقط و فقط یه شماره خاموشه ابراهیم نیستم.. اما.. غرورم را قربانی کسی کردم که ارزش گوسفند هم نداشت.. چه کرده ای با من؟؟؟ که اینروز تو را فقط به اندازه ی یک اشتباه میشناسم.. دم از مردونگی نزن عزیزم... سنگینه برات..سرفت میگیره.. مثل کسی که می خواد برای اولین بار قلیون بکشه.. انقدر دوستت دارم که گاهی فراموش میکنم تو اصلا مرا دوست نداری.. تراشکار ماهری شدم.. بس که تو نیومدی و من واسه دلم بهونه تراشیدم کلمه ی عجیبیست دوستت دارم هرکه میگوید عاشق تر میشود.. وهرکس میشنود بی تفاوت تر چه ساده ام من...؟؟ الانم که داری مرا دور میزنی.. نگران توام که سرت گیج نرود نه صدایش را نازک میکرد..نه دستانش را اردی.. از کجا باید گرگ بودنش را میفهمیدم.. .............................................. گاهی اوقات هرگز نرسیدن.. خیلی بهتر از دیر رسیدنه.. ......................................ووو معلم گفت..دو خط موازی هیچ گاه بهم نمیرسند مگر اینکه یکی خودشو واسه اون یکی بشکونه.. من خودمو واسه تو شکوندم..غافل از اینکه تو خودت برای یکی دیگه شکسته بودی.. انقدر گفتم دلتنگم که دهانم گشاد شد. دلمان که میگیرد.. تاوان لحظاتیست که دلمیبندیم.. غرور من بازیچه ی دست تو نیست.. اگر بشکند.. با تکه هایش.. شاهرگ زندگیت را خواهم زد.. پشتمون حرف زیاده.. عیب نداره.. کسی که مارو نمیشناسه زیاد @@@@ سلامتی @@@@ @@@@ دوستی @@@@ @@@@ شما @@@@ @@@@ عزیزانم @@@@ @@@@ @@@@ @@@@ برادر @@@@ @@@@ شما @@@@ @@@@ طالب @@@@ @@@@ عبودی @@@@ خیلی خوش اومدی ب این کلبه عاشقانه ۰♥۰♥_ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$_____________________________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$______$$$$$_______$$$$$______$$ $$____$$$$$$$$$___$$$$$$$$$____$$ $$___$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$___$$ $$___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$___$$ $$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$$___________$$ $$____________$$$$$____________$$ $$_____________$$$_____________$$ $$______________$______________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$___$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$___$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$$_______$$$$$$_____$$ $$______$$$$$$_____$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ...........Ta Baaad ...........Bye Bye ...........Bye Bye ..........Bye Bye .........Bye Bye ........Bye Bye .......Bye Bye ......Bye Bye .....Bye Bye ....Bye Bye ...Bye Bye ..Bye Bye .Bye Bye .Bye Bye .Bye Bye ..Bye Bye ...Bye Bye ....Bye Bye .....Bye Bye ......Bye Bye .......Bye Bye ........Bye Bye ........Bye Bye ........Bye Bye .......Bye Bye ......Bye Bye .....Bye Bye ....Bye Bye ...Bye Bye ..Bye Bye .Bye Bye .Bye Bye .Bye Bye ..Bye Bye ...Bye Bye ....Bye Bye .....Bye Bye ......Bye Bye .......Bye Bye ........Bye Bye ........Bye Bye ........Bye Bye .......Bye Bye ......Bye Bye .....Bye Bye ....Bye Bye ..................lll مرا اینگونه باور کن: کمی تنها ،کمی بی کس,،کمی از یادها رفته خدا هم ترک ما کرده.... نمیدانم مرا آیا گناهی است؟ که شاید هم به جرم آن،غریبی و جدایی است مرا اینگونه باور کن...... ____ ئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئئ توی دنیا اصلا عشق واقعی وجود داره .........؟؟؟ .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ........ Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥♥ Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥Iloveyou♥ ♥Iloveyou♥ ♥♥Iloveyou♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥Iloveyou♥♥♥♥ ♥♥♥Iloveyou♥♥♥ ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ گفتم خدایا دلگیرم گفت: حتی از من؟ گفتم خدایادلم را ربوده اند گفت: پیش از من؟ گفتم خدایا دوری ازمن گفت: تو یا من؟ گفتم خدایا تنهاترینم گفت: بیشتر از من؟ گفتم خدایا اینقدرنگو من گفت: من تو ام تو من! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ خدا را دوست بدار.... حداقلش این است که یکی را دوست داری که روزی به او می رسی . . . ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ می نویسم... می نویسم از تو برای تو و دور از تو .... بدون هراس از خوانده شدن... بگذار همه بدانند... می نویسم برای تو... برای تویی که بودنت را... نه چشمانم میبیند... و نه گوش هایم می شنود... و نه دستانم لمس می کند... تنها با شعفی صادقانه ... با دلم احساست می کنم... !!!! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد فریبنده زاد و فریبا بمیرد شب مرگ تنها نشیند که موجی رود گوشه ای ، دور و تنها بمیرد در آن گوشه چندان غزل می سراید که خود در میان غزل ها بمیرد گروهی برآنند کاین مرغ زیبا کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد شب مرگ از بیم آنجا شتابد که از مرگ غافل شود تا بمیرد من این نکته گیرم که باور نکردم ندیدم که قویی به صحرا بمیرد روزی چو از آغوش دریا برآید شبی هم در آغوش دریا بمیرد تو دریای من بودی آغوش وا کن که می خواهد این قوی تنها بمیرد ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ گاهی اگر توانستی اگر خواستی اگر هنوز نامی از من در سر داشتی نه در دل ! در کوچه تنهایی من قدمی بگذار ... شلوغیه کوچه ظاهریست ... نترس ! بیا ...نگاهی پرت کن و برو... ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ گاهی اگر توانستی اگر خواستی اگر هنوز نامی از من در سر داشتی نه در دل ! در کوچه تنهایی من قدمی بگذار ... شلوغیه کوچه ظاهریست ... نترس ! بیا ... نگاهی پرت کن و برو... ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ باغبانی پیرم که به غیر از گلها، از همه دلگیرم کوله ام غرق غم است... آدم خوب کم است عده ای بی خبرند عده ای کور و کرند عده ای هم پکرند دلم از این همه بد می گیرد و چه خوب! آدمی می میرد ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ حرفهائی هستند که اگر نگویی می میری اگر بگویی می میرند ! تا ابد در دلت می مانند و با تو زندگی میکنند بی آنکه گفته شوند . . . ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ اگــه میبینی هــنوز تنــهام ! بــخاطر عــشــق تــ ــو نیــست . . . مــ ــن فــقط مـﮯ تــرسم . . . مـﮯتــرســم . . . هــمهـ مثــل تــ ــو بــاشــند ! ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ هیچ نبود آدمش کردم با تعریفهای من شخصیت پیدا کرد غرورش را مدیون من است زیاد مغرور شد زیــآد از خـــوبــﮯهای نَــداشته اَش بَــرآیش گـ ُــفَتم باور کـَــرد ومـَــرا کوچک دید و رفت!! ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ گریه ام میگـــــیرد وَقتــــــی مـــــــیبینم او کِــــه همهِ دنــــــــیایِ من بـــود مــــِنتِ دیگــــری را میکِشد ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ تـــو چـه می فهمی ...! حــال و روز کسی را که دیگر هــــیـــــچ نگاهی دلــش را نمی لرزانـد ...! ☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂☂ //////////////////////////////////////////////// طنین ِ شعر ِ نگاه ِ تو درترانه ی من تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد نسیم روح تو در باغ بی جوانه من چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید به روی لوح سپهر ترا چنانکه دلم خواسته است، ساخته ام ! چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر به چشم همزدنی میان آن همه صورت، ترا شناخته ام ! به خواب می ماند تنها به خواب می ماند چراغ، آینه ، دیوار، بی تو غمگینند تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار به مهربانی یک دوست، از تو می گویم تو نیستی که ببینی، چگونه از دیوار جواب می شنوم تو نیستی که ببینی ، چگونه، دور از تو به روی هرچه در این خانه ست غبار سربی اندوه بال گسترده است تو نیستی که ببینی دل رمیده من! بجز تو، یاد همه چیز! را رها کرده است ////////////////////////////////////////// هواتــــو از سرم بیرون نکردم تو تنهــا حسرت مـن رو زمینی یه چیزایی رو تا عاشق نباشی نه می تونی بفهمی نه ببینی تورو دارم تمام عمر حتی اگه هرچی رو که دارم بگیرن همـــه دنیامو راحت می دم اما خدامو که نمیذارم بگیرن به عشقــــت تا ته دنیا به جنگ هر کسی میرم چه تقدیری از این بهتر که از عشق تو می میرم من از عشق تو می میرم … تو تـــــــا وقتی کنار من بمونی خدا از پیـــــــش من جایی نمیره من این حال خوشو حتی یه لحظه م نمی ذارم کسی از ما بگیره به عشقــــت تا ته دنیا به جنگ هر کسی میرم چه تقدیری از این بهتر که از عشق تو می میرم من از عشق تو می میرم //////////////////////////////// آخرین ستاره رو شمردم و بیدارم...! از مرور شب و روزام دیگه تکرار شدم، اونقدر قصه نگین... بسمه! بیدار شدم...! هر کی بی خوابی کشیده تا حالا، فهمیده رو سر حرفای تکراری فقط تشدیده...! تا حالا برای خواب به قرص وابسته شدی؟ مثه من از هر چی پسوند "زپام" خسته شدی؟ تا حالا برای خواب از خدا خواهش کردی؟ خودتو با دستای خودت نوازش کردی؟ کیو دیدی واسه ی خواب خودش قصه بگه؟ واسه پلکِ تر و بی تابِ خودش قصه بگه؟ پره از فکر و خیالات شلوغم این سر... آهای افکار عزیزم! یه کمی آروم تر...! اما اون گوشه ی فکرم یه نفر هست هنوز... تهِ این کوچه ی بن بست، یه نفر هست هنوز! ببین...! ببین از فاصله ی دور تو رو می شناسم... تو رو، از عمق وجودم، با همه احساسم! کی بجز تو می تونه فکرمو مجبور کنه؟ این همه فکر پریشونو ازم دور کنه؟ تو می دونی که چرا از سرِ شب بی تابم...! مهربونم!مهربونم! تو یه لالایی بگو.. ////////////////////////////////////// زندگی آرام است مثل آرامش یک خواب بلند زندگی شیرین است مثل شیرینی یک روز قشنگ زندگی رویایی است مثل رویای یک کودک ناز زندگی زیبایی است مثل زیبایی یک غنچه باز زندگی تک تک این ساعت هاست /////////////////////////////////// کدوم خواستن کدوم جون کدوم عشق شاید خیلی از این حرفا دروغه تا وقتی باهمیم از عشق میگیم نباشیم قولمون حتی دروغه از این عشقایی که زنجیر میشه هوس هایی که دامن گیر میشه میترسم چون دلم بی اعتماده به احساسی که بی تاثیر میشه نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست نه اینکه زندگی بی عشق میشه ف موضوعات
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
|
|||||||||||||||||||||||
![]() |