..خداوند
من از احساس بيهوده بودن ؛ من از چون حباب آب بودن
من از ماندن چون مرداب مي ترسم.خداوندا..
من از مرگ محبت من از اعدام احساس به دست دوستان دور يا نزديک مي ترسم .خداوندا.. من از ماندن مي ترسم خداوندا من از رفتن مي ترسم... خداوندا...من از خود نيز مي ترسم ...خداوندا... پناهم ده بر آسایش و خواب اقدام مکن،مگر بعد از آنکه محاسبه ی نفس در سه چیز را به تقدیم رسانیده باشی: اول آنکه تأمل کنی تا در آن روز هیچ خطا از تو واقع شده است یا نه
دوم آنکه تأمل کنی تا هیچ خیر اکتساب کرده ای یا نه
سوم آنکه کوتاهی کرده ای در عمل به ندای درونت یا نه.
نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : <-CategoryName->
