ماه من...
ماه من غصه نخور بازي زمين خوردن داره
کار دنيا همينه ؛ تولد و مردن داره
ماه من غصه نخور تاب بازي افتادن داره
زندگي شکستن و دوباره دل دادن داره
ماه من غصه نخور گُلا ميان عيادتت
به نتيجه مي رسه آخر يه روز عبادتت
ماه من غصه نخور خيليا تنهان مثل تو
خيليا با زخماي عاشقي آشنان مثل تو
ماه من غصه نخور زندگي بي غم نمي شه
اوني که غصه نداشته باشه ، آدم نمي شه
ماه من غصه نخور پنجره مون بازه هنوز
باغچمون غرق گلاي ناز و عاشقه هنوز
ماه من غصه نخور باز داره فصل سيب مي شه
مي دونم گاهي آدم تو وطنش غريب مي شه
ماه من غصه نخور ؛ ماها که تب نمي کنن
ماها که از آدما کمک طلب نمي کنن
ماه من غصه نخور شمعدونيا صورتين
دلايي که بشکنن چون عاشقن قيمتين
ماه من غصه نخور خاطره هامون کودکن
توي اين قصه دلا يه وقتايي عروسکن
ماه من غصه نخور زندگي جزر و مد داره
دنيامون يه عالمه ؛ آدم خوب و بد داره
ماه من غصه نخور همه که دشمن نمي شن
ماه من غصه نخور مثل ماها فراوونه
خيلي کم ميشه کسي رو حرفش بمونه
ماه من غصه نخور گريه پناه آدماست
تر و تازه موندن گل ؛ مال اشک شباي ماست
ماه من غصه نخور زندگي خوب داره و زشت
خدا رو چه ديدي شايد فردامون باشه بهشت